این مردم نازنین
“این مردم نازنین” خاطرات شخصی و خصوصی رضا کیانیان با مردم نازنین اطرافش است، مجموعه ای که در سال ۸۸ از نشر مشکی منتشر شده و هم اکنون به چاپ هفتم خود رسیده است.
اگر شما هم مشتاق شنیدن خاطره، آن هم از نوع شخصی اش هستید، حتماً این مجموعه را بخوانید، ولی قبل از هر چیز شاید بهتر باشد تا نظر اهالی کتاب را هم بدانید!
بعضی ها معتقدند که نویسندگی کیانیان به خوبی و زیبایی بازی هایش نیست، پس احتمال این را بدهید که با یک متن نیمه حرفه ای رو به رو هستید، بعضی ها هم معتقد هستند که کیانیان کمی ، فقط کمی در حال کوبانیدن مردم نازنین اطرافش است که خب شما جدی نگیرید و بروید بخوانید و خودتان قضاوت کنید.
بعضی ها هم از این که در زندگی یک شخص محبوب قدم می گذراند و با اون هم راه می شوند خوشحال اند و از خواندن این مجموعه لذت برده اند.
بخشی از متن را با هم می خوانیم :
من فقط ایستاده بودم. خورشید به شیشهى او مىتابید و من در تاریکروشنى بودم. چند بار دیگر چراغ زد و بالاخره طلبکارانه پیاده شد و عصبى به سمت من آمد که یقهگیرى کند.
وقتى کنار پنجره من رسید، مرا شناخت. کمى خودش را جمع کرد. لبخند حاکى از با حالىاش دوباره روى لبانش نشست و گفت : شما دیگه چرا؟ شما که آدم بافرهنگى هستى. شما الگوى جامعهاى. ما بىفرهنگیم. حالا دنده عقب بگیر تا رد شیم.
رفت و سوار اتومبیلش شد و دنده یک گذاشت و اشاره کرد که برو عقب!
- دیدگاه هایی با مضامین غیر اخلاقی و توهین منتشر نخواهد شد.
- دیدگاه های نوشته شده حداکثر تا 48 ساعت آینده منتشر خواهد شد.
- در صورت داشتن پیشنهاد و یا انتقاد از طریق بخش تماس با ما مکاتبه کنید.