من گنجشک نیستم
“من گنجشک نیستم” سومین رمان مصطفی مستور است که در سال ۸۷ از نشر مرکز منتشر شد.
ابراهیم راوی داستان است، کسی که به واسطه مرگ نابهنگام همسر و فرزند تازه متولد شده اش، دچار تنش های روانی شده و توسط خواهرش در آسایشگاهی بستری و تحت درمان قرار می گیرد.
به گفته اهالی کتاب، مخاطبان و شخصیت های همراه در آسایشگاه شما را بیشتر به یاد فیلسوفان می اندازند تا یک بیمار.
هیچ مرگی دنیا را به آخرین نقطه اش نخواهد رساند. ما را اما شاید برساند.
اگر با شیوه داستان و رمان نویسی مستور آشنا باشید حتماً می دانید که مستور شما را یکباره در میان هجوم افکار و نوشته ها سرگردان خواهد کرد، چیزی که باعث می شود بیشتر ذوق خواندن داشته باشید.
در این میان مستور شما را با مرگ، تنهایی، زن و زندگی دست به گریبان خواهد کرد.خواندنی ست.
در بخش هایی از کتاب می خوانیم :
عاشق هر کس که شدی دیگه نمی تونی فرا موشش کنی .واسه همینه که به نظر من عشق یعنی هیولا.تا وقتی که کسی و دوست نداشته باشی راحتی اما همین که عاشقش شدی اون کوه میاد سراغت .واسه همینه که به نظر من هر زن یعنی یه کوه غصه.من که از عاشق شدن مثل هیولا می ترسم.
عوضی ها تمومش کنید.بسه دیگه.کافیه.من یکی که دیگه نیستم.یعنی نمی خوام باشم.می خوام استعفا بدم.از آدم بودن.از اینکه مثل شما دو تا دست و دو تا پا و دو تا گوش دارم از خودم متنفرم.کاش می شد یه تیکه چوب بود .یه تیکه سنگ.کمی خاک باغچه.کاش می شد هر چیزه دیگه ای بود به جز شما عوضی های دو پای بو گندو.لعنت به شما!لعنت به شما و و دست هاتون و پا هاتون و چشماتون.صدام رو می شنفید؟
در این کتاب شما شخصیت ها و موقعیت هایی را خواهید دید که قبلاً هم در دیگر کتاب های مستور خوانده بودید، مثل “دویدن در میدان تاریک مین” و یا حتی “چند روایت معتبر”
* اگر دوست دارید مصطفی مستور را بیشتر بشناسید این یادداشت را حتماً بخوانید.
- دیدگاه هایی با مضامین غیر اخلاقی و توهین منتشر نخواهد شد.
- دیدگاه های نوشته شده حداکثر تا 48 ساعت آینده منتشر خواهد شد.
- در صورت داشتن پیشنهاد و یا انتقاد از طریق بخش تماس با ما مکاتبه کنید.