راننده تاکسی
محمود فرجامی “راننده تاکسی” را در سال ۸۸ توسط نشر نی منتشر کرد.
۱۸ داستان کوتاه با درون مایه ی طنز که فضای کلی همه داستان ها یک تاکسی سمند قسطی است که راننده تاکسی با لحن کوچه بازاری اتفاقاتش را برای ما روایت می کند.
در مقدمه، از زبان نویسنده می خوانیم :
در مورد الان، یعنی زمستان ۸۷ میتوانم بگویم که تلقی انتظار عمومی جامعه ما از مقوله طنز اجتماعی مخدوش ا ست. امروزه، طنز مکتوب و به خصوص طنز مطبوعاتی ما بیشتر عاملی شده برای ریشخند کردن، انتقام گرفتن از دیگران و..
در بخشی از کتاب می خوانیم :
ای بابا، معلما که نباید زیاد جوش بزنن… یعنی هر وقت عصبانی بشن سر سه سوت سر محصلا یه بلاملایی بیارن دلشون خنک شه. بلا نسبت شما باشه ما یه معلم جغرافی داشتیم از اون رذلای درجه یک بود. یک روز همچی به ما یه اردنگی زد که خدا شاهده دو روز نمیتونستیم درست بشینیم. د آخه یکی نبود بگه بیشرف! واسه یه کت و شلوار بیقابلیت که چسبی شده، تو باید بزنی طفل معصوم مردم رو شل و پل بکنی؟ حالا شکر خدا یه پیکان داشت که مام بعدش سر تا تهشو خط انداختیم و بیحساب شدیم. ولی عرضم اینه که بالاخره معلمها راه خنکی دلشون همواره، اما مای بدبخت چی؟ الان من با این آشخور عوضی چی کار میتونم بکنم؟ میتونم بزنمش؟ مردودش کنم؟ والدینش رو بخوام؟ فوق فوقش زنگ بزنم پلیس و یه نخی بدم، مثلا بگم رشوه میگیره یا سر پست سیگار میکشه که چار روز اضافه خدمت تو پاچش کنن. ولی آخه اینم شد دقدلی؟ این واسه من پول جریمه میشه؟
- دیدگاه هایی با مضامین غیر اخلاقی و توهین منتشر نخواهد شد.
- دیدگاه های نوشته شده حداکثر تا 48 ساعت آینده منتشر خواهد شد.
- در صورت داشتن پیشنهاد و یا انتقاد از طریق بخش تماس با ما مکاتبه کنید.