چند رویت معتبر
شاید شما هم از آن دسته خوانندگانی باشید که داستان کوتاه را به رمان ترجیح میدهند، اگر اینطور است که با ما هم نظرید و اگر هم که نیست، خوب نیست.
مستور در سال ۸۲ تصمیم گرفت تا “چند روایت معتبر” آن هم در مورد عشق، زندگی، مرگ و چهار مورد دیگر بنویسد و توسط نشر چشمه برای ما منتشر کند، کتابی که تا به امروز پانزده بار تجدید چاپ شده و این یعنی که مورد علاقه اهالی کتاب است.
شاید شما هم از این دست گفتگو ها شنیده باشید، بخوانید و لبخند بزنید:
– الو! الو! صدات قطع و وصل می شه. گفتی چی به ش گفتی؟
– خوش بخت. به ش گفتم: “سُهی جون، بلاخره خوش بخت شدی. دختر اگه خوشگل باشه، خوش بخت میشه.” یادته ژیلا جون؟
صفحه ۳۲ / چند روایت معتبر درباره ی مرگ / داستانک شماره ۴
بعضی از اهالی کتاب معتقد هستند که مستور در این کتاب، عشق را کلیشه ای وصف کرده، مثلاً اینجا که میگفت:
کسری گفت: دوستت دارم. مهتاب گفت: چه قدر؟ کسری گریه اش گرفت، آن قدر که نخوام زن م شی.
و یا حتی بعضی ها از اینکه داستانک “کُشتار” هم بی سرانجام می ماند شاکی اند و فکر میکنند این داستان از تار و پود شعارگونه بافته شده است.
این هم از کتاب امروز ما!
* اگر دوست دارید مصطفی مستور را بیشتر بشناسید این یادداشت را حتماً بخوانید.
- دیدگاه هایی با مضامین غیر اخلاقی و توهین منتشر نخواهد شد.
- دیدگاه های نوشته شده حداکثر تا 48 ساعت آینده منتشر خواهد شد.
- در صورت داشتن پیشنهاد و یا انتقاد از طریق بخش تماس با ما مکاتبه کنید.