راز فرش آناهیتا
راز فرش آناهیتا نوشته ی مگان ناتال سایرز و ترجمه ی شیرین لارودی است که در سال ۹۱ از نشر قطره منتشر شد.
محوریت اصلی داستان چیه؟
آناهیتا دختری از عشایر روستای حسن آباد از قبلیه افشار است. پدر آناهیتا می خواهد آناهیتا را به همسری خان قبیله در آورد. آن هم کسی که آناهیتا احساس نفرت انگیزی نسبت به او دارد.
آناهیتا ی داستان ما هم برای رهایی از این پیش آمد تصمیم می گیرد تا یک مسابقه ترتیب دهد که تعجب اطرافیانش را بر می انگیزد.
و اما مسابقه.. مسابقه بدین ترتیب است که او از خواستگارانش می خواهد تا راز فرش بافته شده برای جهیزیه اش را پیدا کنند.
در این بین با “آرش” آشنا می شود و .. دارارام رام!
بخشی از کتاب را با هم می خوانیم:
آناهیتا، درون حصار، در میان میشهای باردار ایستاده بود. میشها برای پشمچینی اوایل بهار آماده بودند. او به پدرش گفت: بابا، برایت یک معما دارم! آن چیست که طعم و رنگ میبخشد، زیر پای ماست و روشنایی خورشید را به خانه میآورد؟
پدرش گفت: خب، یک راهنمایی؟ و لبخند ملایمی چهرهی زمخت و ریشویش را پوشاند.
راهنمایی نداریم.
فرهاد روی گوسفندی که پاهایش را بسته بود، خم شد و گفت: دختر شیرین من، معماهای تو هر سال سختتر میشوند. فقط یک راهنمایی برای پدر بیچارهات!
خب، بگذار ببینم …
آناهیتا دستهایش را به کمر زد. با این حرکت او، انگار پرندگان گلدوزی شده روی دامن پرچینش بالهای خود را گشودند: بسیار خوب بابا، راهنماییات میکنم. مقدار زیادی از آن باعث خندهی شدید میشود.
- دیدگاه هایی با مضامین غیر اخلاقی و توهین منتشر نخواهد شد.
- دیدگاه های نوشته شده حداکثر تا 48 ساعت آینده منتشر خواهد شد.
- در صورت داشتن پیشنهاد و یا انتقاد از طریق بخش تماس با ما مکاتبه کنید.